تجزیه اکسیداتیو سلولز
این فرضیه مبنی بر اینكه سیستم تجزیه ای كه توسط پایه های پوسیدگی چوب مورد استفاده قرار می گیرد برای تخریب پلی ساکاریدهای دیواره سلولی گیاه نیز مورد استفاده قرار می گیرد ، شامل یک مؤلفه غیر بنزامی نیز می باشد که قبلاً ۴۰ سال پیش تدوین شده است (هالیویل ، ۱۹۶۵ ؛ کوئنیگ ، ۱۹۷۴). تشخیص پراکسید هیدروژن (H2O2) تولید توسط چندین قارچ منجر به پیشنهاد مسیر تخریب بر اساس واکنش فنتون H2O2 þ Fe2þ-Hþ! H2O þ Fe3þ þ OH
این واکنش یک مسیر شناخته شده از تولید OH در سیستم های بیولوژیکی است. H2O2 توسط قارچهای پوسیدگی سفید با عملکرد آنزیم هایی مانند گلیوکسال اکسیداز (Kersten & Kirk، ۱۹۸۷) ، گلوکز اکسیداز (کلی و رددی ، ۱۹۸۶) و آریل الکل اکسیداز تولید می شود (Guill´en et al.، ۱۹۹۰؛ Muheim et همکاران ، ۱۹۹۰) ، و همچنین توسط قارچ های پوسیدگی قهوه ای (Ritschkoff & Viikari، ۱۹۹۱). علاوه بر رادیکال های آزاد OH ، برخی از آهن های بیش از حد که در آن رادیکال ها با آهن همراه هستند نیز توسط برخی از نویسندگان به عنوان عوامل اکسید کننده بالقوه در نظر گرفته شدند (Wood، ۱۹۹۴؛ Branchaud، ۱۹۹۹؛ Welch et al.، ۲۰۰۲a، b). اگرچه آهن در اکثر سیستمهای بیولوژیکی برای جلوگیری از آسیب اکسیداتیو به طور کلی در مجتمع های غیرفعال کننده ردوکس توقیف می شود (Halliwell & Gutteridge، ۱۹۹۹) ، این چوب برای چوب وجود ندارد ، جایی که غلظت کافی آهن باعث می شود که تولید OH امکان پذیر باشد (Koenigs، ۱۹۷۴) ، به شرط آنکه چولاتورها یا کاهنده ها برای حل این فلز در دسترس هستند. با این حال ، از آنجا که Fe21 معمولاً در محیط اکسیژن دار وجود ندارد ، این سؤال وجود دارد که چگونه کاهش لازم Fe31 حاصل می شود.
برچسب: محیط کشت Medium culture
محیط کشت آنزیم سلولاز
تخریب فسفروولیتیک سلولهای الیگوساکاریدها
اگرچه تخریب فسفرولیتیک در محیط کشت سلولاز دار برای پلی ساکاریدهای دارای پیوندهای ۱ -۴ معمولی تر است. چندین گونه باکتریایی آنزیم هایی دارند که قادر به جدا کردن سلوبیوز یا سلوکسترون ها توسط واکنشهای فسفرولیتیک Pi- واسطه (ATP مستقل) از سلولزی و فسفوریلازهای سلوکستسترین هستند. به دلیل محلی سازی داخل سلولی آنزیم ها این واکنش در هیدرولیز سلولز دخیل نیست بلکه بخشی از کاربرد داخل سلولی الیگوساکاریدها است. فسفوریلاز سلوبیوز (EC 2.4.1.20) برای قارچها مورد غربالگری قرار نگرفت. اما گهگاهی در پاتوژن ریشه پوسیدگی سفید Heterobasidion annosum کشت داده شده در محیط کشت آنزیم دار تشخیص داده شد. این قارچ به دلیل داشتن فسفرولیز صرفه جویی در انرژی رشد بیشتری در سلوبیوز نسبت به گلوکز نشان داد.
محیط کشت بتا گلوکوزیداز
بتا- گلوکوزیداز
از آنجا که سلوبی یک بستر در دسترس است بتا گلوکزیدازهای داخل محیط کشت توسط اکثر میکروارگانیسم ها تولید می شوند. از بین بنیادیومایست ها آنزیم ها از چندین قارچ پوسیده چوبی، پوسیدگی سفید و پوسیدگی قهوه ای، قارچ های مایکوریزا Pisolithus tinctorius و Tricholoma matsutake و پاتوژن گیاه Sclerotium rolfsii و Termitomyces sp جدا شدند. بتاگلیکوزییدازها نیز از مخمرهای بادیومایستی جدا شده و فعالیت آنها در آنها مشاهده شد. اگرچه برخی از مخمرهای چوبی قادر به استفاده از سلوبیوز محیط کشت به عنوان بستر نبودند. فعالیت بتا-گلوکوزیداز همچنین در کشتهای خالص پایه های تجزیه کننده بستر آشکار شد و گونه های اکتومایکوریز. بتا گلوکوزیدازهای جدا شده تاکنون دارای تنوع ساختاری بالایی هستند که تا حدودی منعکس کننده محلی سازی داخل سلولی / خارج سلولی آنزیم می باشد.
جرم های مولکولی بتا-گلوکوزیداز
جرمهای مولکولی ماده موثر محیط کشت بتا گلوکوزیداز شناسایی شده بین ۳۵ تا ۶۴۰ کیلو دالتون است. در حالی که آنزیمهای کوچک با جرمهای مولکولی در حدود ۱۰۰ کیلو دالتون مونومر و معمولاً خارج سلولی هستند. آنزیم های همو الیگومریک نیز جدا شده اند. مخمرهای Rhodotorula و Sporobolomyces singularis ،bglycosidases وابسته به دیواره سلولی و دارای میل ترکیبی بالا برای p-nitrophenyl-b-D- گلوکوزید (pNPG) و فعالیت ترانس گالاکتوزیداز تولید می کنند. آنزیم ها همچنین قادر به جدا شدن واحدهای گالاکتوز و فوکوز و دی سکاریدهای لاکتوز در بستر محیط کشت بتا گلوکوزیداز هستند. اما KM برای pNPG کمترین است و از این رو می توانند به عنوان b-glukosidases تعیین شوند. آنزیم مربوط به دیواره سلولی از Pisolithus tinctorius یک homotrimer است و ۴۵۰ کیلو دالتون b-گلوکزیداز از Termitomyces clypeatus از زیر واحد ۱۱۰ کیلو دالتونی تشکیل شده است. از طرف دیگر گلوکزیداز بزرگ ۳۰۰ کیلو دالتونی از Trametes Versicolor یک گلیکوپروتئین مونومر با ۹۰٪ گلیکوزیلاسیون است. ساختار کواترنر آنزیمهای بزرگ داخل سلول از Phryerochaete chrysosporium (410 کیلو دالتون) و Volvariella volvacea (256 کیلو دالتون) شناخته نشده است.
بتا گلوکوزیدازهای خارج سلولی و داخل سلولی
ب- گلوکوزییدازها به طور معمول گلیکوزیله داخل محیط کشت می شوند اما مقدار واحد قند متفاوت است. نقاط ایزوالکتریک آنزیم های مربوط به دیواره سلولی و خارج سلولی اسیدی هستند ، به طور معمول بین ۳٫۵ و ۵٫۲ در حالی که آنزیم های داخل سلولی دارای pI های ۶٫۲ تا ۷٫۰ هستند. همانطور که قبلاً نیز گفته شد ، β- گلوکوزیدازها می توانند خارج سلولی مرتبط با دیواره سلولی و داخل سلولی باشند. کسر مربوط به میسلیوم در Pleurotus ostreatus ، Trametes versicolor و Piptoporus betulinus به ترتیب ۶۵٪ ، ۱۳٪ و ۳۵٪ از فعالیت کل را به خود اختصاص داد. تنها ۱۰٪ از گلوکزیداز b در کشتهای Volvariella volvacea خارج سلولی بود در حالی که ۲۶٪ با کسر دیواره سلولی و ۶۴٪ در داخل سلول قرار داشتند.
محلی سازی داخل سلولی برخی از β- گلوکزیدازها نیاز به انتقال سلولوبیوز به داخل سلول دارد. اگرچه اثبات نشده است. این احتمال وجود دارد که یک permease مشابه Trichoderma reesei diglucoside permease نیز در بازیدیومیست ها عمل کند.
نقش آنزیم ها در تولید مولکول های ساختاری و کاتالیزگر
حضور آنزیم های خارج سلولی و داخل سلولی در محیط کشت در تولید مولکول های آنزیمی متفاوت در خواص ساختاری و کاتالیزوری منعکس می شود. در Phryerochaete chrysosporium آرایه ای از آنزیم ها با فعالیت B- گلوکزیداز به طور مستقل توسط چندین گروه جدا شد. کمترین پروتئین ۴۵ کیلو دالتونی خارج سلولی است و علاوه بر pNPG می تواند P-nitrophenyl-b-D-xylopyranoside (pNPX) و laminaribiose (پیوندهای B-1.3) را نیز بشکند. تقریباً با سلولز پلیمر و زایلان غیرفعال است. سه بتا گلوکزیداز خارج سلولی در محیط کشت رشد سلولزی یافت شد. آنزیم ۱۱۴ کیلو دالتونی حاوی CBD است که با درمان پاپین جدا می شود. پروتئین های ۹۶ و ۹۸ کیلو دالتونی که سلولز را به هم وصل نمی کنند. احتمالاً قطعات این مولکول بزرگتر هستند.
مهار فعالیت بتاگلوکوزیداز
فعالیت بتاگلوکوزیداز محیط کشت به طور رقابتی توسط گلوکز و گلوکونولاکتون مهار می شود. بلکه توسط سلوبیونولاکتون محصول اکسیداسیون CDH سلوبیوز نیز مهار می شود. آنزیم خارج سلولی ۱۱۶ کیلو دالتونی متعلق به خانواده ۳ گلیکوزیداز است. این ماده نسبت به سلوبیونازلاکتون (KM 1.29mM) و لامیناریبیوز (۲٫۰۳mM) در مقایسه با سلوبیوز (۳۵/۳ میلی متر) نسبتاً زیاد دارد اما کیلاتکت برای سلوبیونولاکتون ۷۶ نسبت به سلولوبیوز پایین تر است. سلوبیونلاکتون تولید شده در مقادیر زیاد توسط CDH بنابراین به طور مؤثر فعالیت آن را مهار می کند. مجموعه ای از آنزیم های خارج سلولی مونومریک با ۱۶۵-۱۸۲ کیلو دالتون از محیط کشت های در حال رشد بر روی سلولز جدا شدند.
نقش سلوبیوز در کنار بتا گلوکوزیداز
سلولیوز تنها فعالیت آنزیم محدود سلول با میل کمتر برای pNPG را ایجاد می کند – KM 2.0mM در مقایسه با ۰٫۱۵-۰٫۲۱mMreported در محیط کشت بتا گلوکوزیداز برای آنزیم های خارج سلولی. آنزیم داخل سلولی ۴۱۰ کیلو دالتونی به شدت توسط سلولوبیوز القا شد اما فقط توسط سلولز ضعیف است. گلوکز به عنوان سرکوبگر سنتز B- گلوکزیداز در Phryerochaete chrysosporium عمل کرد. دو بتا گلوکوزییداز داخل سلولی اخیراً مشخص شد که به خانواده گلیکوزیل هیدرولاز ۱ تعلق دارند. پروتئین های نوترکیب بیان شده در اشرشیاکلی دارای ۵۳ و ۶۰ کیلو دالتون هستند. BGL1A همچنین به عنوان b-xylosidase با KM شبیه به pNPG فعال است. ساختار بلوری آن حتی در شرایط محیط کشت به تازگی مشخص شده است.
توانایی بتا گلوکوزیداز در جداسازی واحدهای سازنده پلیمرها
همانطور که قبلاً برای Phanerochaete chrysosporium ذکر شد همچنین b-glukosidases از قارچ های پوسیدگی قهوه ای در محیط کشت نسبتاً غیر اختصاصی هستند و همچنین می توانند واحدهای زایلوس، مانوز و گالاکتوز را از الیگوساکاریدهای مربوطه جدا کنند. گرچه مقادیر KM بالاتری نیز دارند.فعالیت ب-گلوکوزیداز به طور رقابتی توسط گلوکز و گلوکونولاکتون مهار می شود ، بلکه توسط سلوبیونولاکتون ، محصول اکسیداسیون CDH سلوبیوز نیز مهار می شود. آنزیم خارج سلولی ۱۱۶ کیلو دالتونی متعلق به خانواده ۳ گلیکوزیداز است. این ماده تولید شده در محیط کشت نسبت به سلوبیونازلاکتون (KM 1.29mM) و لامیناریبیوز (۲٫۰۳mM) در مقایسه با سلوبیوز (۳۵/۳ میلی متر) نسبتاً زیاد دارد اما کیلاتکت برای سلوبیونولاکتون ۷۶ نسبت به سلولوبیوز پایین تر است. سلوبیونلاکتون تولید شده در مقادیر زیاد توسط CDH بنابراین به طور مؤثر فعالیت آن را مهار می کند.
نقش مجموعه آنزیم های خارج سلولی
مجموعه ای از آنزیم های خارج سلولی مونومریک با ۱۶۵-۱۸۲ کیلو دالتون از محیط کشت های در حال رشد بر روی سلولز جدا شدند. سلولیوز تنها فعالیت آنزیم محدود سلول با میل کمتر برای pNPG را ایجاد می کند – KM 2.0mM در مقایسه با ۰٫۱۵-۰٫۲۱mMreported برای آنزیم های خارج سلولی. آنزیم داخل سلولی ۴۱۰ کیلو دالتونی به شدت توسط سلولوبیوز القا شد اما فقط توسط سلولز ضعیف است. گلوکز به عنوان سرکوبگر سنتز B- گلوکزیداز در Phryerochaete chrysosporium عمل کرد. دو بتا گلوکوزییداز داخل سلولی اخیراً مشخص شد که به خانواده گلیکوزیل هیدرولاز ۱ تعلق دارند. پروتئین های نوترکیب بیان شده در اشرشیاکلی دارای ۵۳ و ۶۰ کیلو دالتون هستند. BGL1A همچنین به عنوان b-xylosidase با KM شبیه به pNPG فعال است. ساختار بلوری آن به تازگی مشخص شده است.
محیط کشت سلوبیوهیدرولاز
قارچ های دارای سلوبیوز
سلولوبیو هیدرولاز سلوبی هیدرولازها تاکنون در محیط کشت سلوبیوهیدرولاز از چندین پایه بنیادی پوسیدگی سفید، گیاه پاتوژن گیاه Sclerotium rolfsii و از Termitomyces جدا شده اند. آنها ظاهراً در بیشتر قارچ های فاسد قهوه ای غایب هستند. همچنین ژنوم های پاتوژن انسانی Cryptococcus neoformans و پاتوژن گیاه Ustilago maydis فاقد ژن های مربوطه هستند. فعالیت سلوبی هیدرولاز در قارچ های تجزیه کننده بستر و برخی از قارچ- ریشه های خارجی نیز ثبت شده است. آنزیم ها با توده های مولکولی به طور معمول بین ۵۰ تا ۶۵ کیلو دالتون می باشد اما Dichomitus squalens و Sclerotium rolfsii cellobiohydrolases کوچکتر هستند. Papain از خانواده ۷ سلوبی هیدرولازها دامنه بزرگی را فراهم می کند که در محیط کشت از نظر کاتالیستی فعال با بسترهای جرم مولکولی کم و CBD 4/5 کیلو دالتونی شبیه به تریکودرما رئیسی است.
آسکومیست ها و سلوبیوهیدرولاز
در داخل محیط کشت یک مدل ساختاری برای خانواده ۷ CBH58 از Phryerochaete chrysosporium در دسترس است. مشابه گلیکوزیلازها گلیکوزیلاسیون سلوبی هیدرولازها کم یا پایین است. o12٪ و نقاط ایزوالکتریک اسیدی هستند. به طور معمول بین ۳٫۶ و ۴٫۹ (اما در F. palustris فقط ۳٫۳ است). ضرورت حداقل دو سلولی هیدرولاز در آسکوسیت هیپوکره jecorina (آنامورف Trichoderma reesei) به اولویت خاص آنها برای کاهش (CBHI) و عدم تخلیه (CBHII) انتهای زنجیره سلولز نسبت داده شده است. این مفهوم در شرابط محیط کشت همچنین با هم افزایی اگزو-اگزو مشاهده شده بین این دو آنزیم پشتیبانی می شود. این همچنین دلیل احتمالی تعدد سلوبی هیدرولازهاست که در اکثر پایه های بنیادی که تاکنون مورد مطالعه قرار گرفته اند کشف شده است.
سلوبیوهیدرولاز سه تایی در قارچ ها
طبق ازمایش هایی که در محیط کشت سلوبیوهیدرولاز صورت گرفته است، Phryerochaete chrysosporium سه سلوبی هیدرولاز، CBH58 (در ابتدا CBH I CBH62 و CBH50 تولید می کند. CBH58 و CBH62 سلوبیوز را از کاهش انتهای سلولز آزاد می کند و CBD های آنها در انتهای C قرار دارند در حالی که CBH50 از انتهای غیر منتقل می شود و CBD آن در انتهای N قرار دارد. همه ترکیبات Phanerochaete chrysosporium cellobiohydrolases عمل هم افزایی قابل توجهی نشان می دهد. مشابه اکثر اندوگلوسانازها اپتیمای کاتالیزوری سلوبی هیدرولازها در محدوده pH باریک بین ۴٫۰ و ۵٫۰ واقع شده اند. Optima دما بسته به آنزیم و بستر بین ۳۷ و ۶۰ درجه سانتیگراد است.
سلوبیوهیدرولاز ها روی سلولز کریستالی
سلوبی هیدرولازها در محیط کشت به طور معمول روی سلولز کریستالی فعال هستند. جالب اینجاست که CBH58 و CBH50 از Phryerochaete chrysosporium روی کربوکسی متیل سلولز و CBH62 و همچنین هر دو سلولوبیو هیدرولاز از Pleurotus ostreatus تنها فعالیت ضعیف در برابر این بستر نشان ندادند. از طرف دیگر CBHI و CBHII از Coniophora puteana هر دو بر روی سلولز آمورف فعال هستند. فقط آنزیمهایی که از انتهای کاهش استفاده می کنند قادر به آزادسازی سلوبیوز از pNPC یا p-nitrophenyl-b-D-lactoside (pNPL) هستند. مقادیر KM بین ۲ تا ۷ میلی متر است. سلوبی هیدرولازها همچنین بر روی سلولزای سلول سلولی تتراوز یا سلوکودکسترینهای بالاتر فعال هستند. جای تعجب نیست که سلوبیوز محیط کشت به عنوان یک مهار کننده رقابتی سلوبی هیدرولاز عمل می کند. Ki در Coniophora puteana 1.2-2.4mM است اما در کریسوسپوریوم Phanerochaete حداقل ۶۵ میلی متر است. پیشنهاد شده است که اثر مثبت سلوبیوز دهیدروژناز (CDH) بر هیدرولیز سلولز به دلیل تسکین در مهار محصول سلوبی هیدرولازها توسط اکسیداسیون سلوبیوز باشد.
محیط کشت مناسب کشت جنین
نقش پیروات و لاکتات در محیط کشت رشد جنین
بلوک توسعه جنین های موش در شرایط آزمایشگاهی در مرحله ۲ سلولی با اختلاط لاکتات در محیط کشت غلبه کرد. بعداً نشان داده شد که پیرووات می تواند جایگزین لاکتات برای این منظور شود و تنها پیروات یا اگزالو استات می تواند به عنوان بسترهای انرژی توسط تخمدان موش ۱ بارور بارور شده استفاده شود. در حالی که یک وابستگی محدود کننده مشابه به بسترهای انرژی نیز ممکن است برای جنین همستر وجود داشته باشد ، این نمی تواند برای عدم موفقیت مراحل ۲- و ۴ سلولی ایجاد شود. زیرا هر دو پیروات (۰٫۵ میلی متر) و لاکتات (۱۰ میلی متر) در محیط کشت مناسب ما حضور دارند. متوسط. با این وجود ، این امکان وجود دارد که این مواد در غلظت بهینه تهیه نشوند. غلظت پیروات و لاکتات نشان داده شده است که برای optima مهم هستند! رشد جنین موش. این احتمال بررسی خواهد شد ، اما بعید به نظر می رسد تهیه پیروات و لاکتات در کمتر از اپتیما! غلظت می تواند به طور کامل برای عدم موفقیت جنین های همستر ۲- و ۴ سلولی در شکاف در محیط است.
مطالعه جنین هایی غیر از موش
مطالعات روی جنین گونه هایی به غیر از موش که ظاهراً نیازهای دقیق تری برای رشد روی محیط کشت در شرایط آزمایشگاهی دارند، ممکن است عوامل محیطی را که برای رشد اولیه حیاتی هستند نشان دهد. همستر طلایی ممکن است یکی از چنین حالت هایی باشد. تظاهرات ما در مورد نیاز جنین های همستر اولیه ۸ سلولی برای اسیدهای آمینه خاص ، که مورد نیاز جنین موش نیستند ، می تواند گامی در جهت درست باشد. واسطه ای که در مطالعه حاضر برای کشت جنین های همستر (TALP و اسیدهای آمینه) مورد استفاده قرار گرفته است ، همچنین در آزمایشگاه ما برای کشت تخمک های میمون حاصلخیز لقاح آزمایشگاهی آزمایشگاهی به مرحله ۱۶ سلولی استفاده می شود (در مرحله آماده سازی). از آنجا که جنین های همستر ۲- و ۴ سلولی به ندرت در هر صورت در محیط کشت کشت جنین TALP ما حاوی اسیدهای آمینه شکسته می شوند ، بدیهی است که برخی از فاکتورهای دیگر یا تعدیل این محیط برای رشد این مراحل لازم است. هنگامی که این عامل (یا عوامل) کشف شد ، ممکن است اثبات شود که در محیط جنین زودرس سایر گونه ها نیز سودمند است. آزمایشات در حال حاضر در حال انجام است تا ماهیت این عامل را روشن کند.
انتقال جنین های کشت شده به ماده ها
تلاشهای ما برای نشان دادن قابلیت زنده ماندن بلاستوسیستهای کشت شده روی محیط کشت نیکورایی از مرحله ۸ سلولی با انتقال جنین به زنان شبه حامل با موفقیت محدود روبرو شد. تقریبا نیمی از ۷۱ جنین منتقل شده اما بسیاری از این موارد بعداً مورد تحلیل قرار گرفتند. با این حال ۵ فرزند در پی این مراحل انتقال جنین متولد شدند. اگرچه ناهنجاری در جنین های کشت شده تا حدودی می تواند مسئول از بین رفتن جنین باشد باید چندین عامل بالقوه مهم دیگر در نظر گرفته شود. یک عامل اصلی نیاز به هماهنگ سازی دقیق جنین و گیرنده است زیرا همستر مانند کاشت موش کشت شده در محیط کشت حیوانی تاخیری را نشان نمی دهد. برخی از گیرندگان استفاده شده است که با اهدا کنندگان جنین هماهنگ شده است. از آنجا که کار در گونه های دیگر نشان می دهد که رشد جنینی در شرایط in vitro ممکن است در مقایسه با جنین هایی که به طور کامل در داخل بدن در حال رشد هستند عقب مانده باشد بلاستوسیستهای کشت منتقل شده ممکن است با رحم گیرنده ناهمگام باشند. این امر می تواند چشم انداز موفقیت آمیز کاشت و یا رشد جنین را کاهش دهد.
تاثیر زمان انتقال جنین در موفقیت بارداری
هنگامی که شرایط بهینه محیط کشت یافت می شود که می تواند از رشد کامل جنین در مرحله قبل از پیوند حمایت کند. عقب ماندگی جنین های کشت یافته ممکن است به میزان قابل توجهی کاهش یابد. هماهنگ سازی دقیق مورد نیاز برای کاشت در همستر در واقع ممکن است به عنوان یک مزیت در نظر گرفته شود زیرا نتایج به دست آمده با استفاده از این مدل ممکن است برای انواع گسترده تری از پستانداران نسبت به داده های به دست آمده با موش کاربرد داشته باشد. استفاده ما از خانمهای گیرنده که ۲۴ ساعت بعد از اهدا کنندگان جنین جفت شده بودند باعث افزایش لانه گزینی موفقیت آمیز نمی شود. این ممکن است به دلیل جبران بیش از حد مشکل همگام سازی بعد از محیط کشت باشد. یعنی جنین ها در مقایسه با رحم گیرنده خیلی پیشرفته بودند. آزمایشات در حال انجام است تا مشخص شود که آیا استفاده از گیرنده هایی که تحت شرایط روز معکوس نگهداری می شوند که ممکن است با جنین های کشت بهتر هماهنگ باشد. موفقیت انتقال جنین را بهبود می بخشد. سایر دلایل احتمالی عدم وجود لانه گزاری موفقیت آمیز جنین های کشت یافته مکانیکی (از بین رفتن جنین یا آسیب در حین انتقال) و تعداد ناکافی جنین های زنده برای حمایت از بارداری است. در ۵ مورد از ۶ بارداری شکست خورده. در هر گیرنده ۵ یا کمتر کاشت موفقیت آمیز وجود داشت. در حال حاضر آزمایشاتی انجام می شود که جنین های ۸ سلولی به طور مستقیم و بدون محیط کشت جنین از اهدا کنندگان به گیرنده های هماهنگ منتقل می شوند تا اطلاعاتی در مورد عوامل مهم برای انتقال موفقیت آمیز جنین در همستر کسب کنند.